تفاوت عقیده

کدوم عقیدت هست که خیلی ها باهاش مشکل دارن ولی تو بهش باور داری؟بزرگ ترین باورات رو واسم بنویس.نفرات اول در پست بعد پین میشوند.
خودم: اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی الولی الله
کدوم عقیدت هست که خیلی ها باهاش مشکل دارن ولی تو بهش باور داری؟بزرگ ترین باورات رو واسم بنویس.نفرات اول در پست بعد پین میشوند.
خودم: اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی الولی الله
https://kadrama.blogix.ir/poll/1
سریال های کدوم کشور رو بیشتر دوست دارید ؟
جنگ تحمیلی ،اخ جنگ تحمیلی.چه سال های از عمر مردم نگرفت،چه خانواده هایی که داغدار نکرد و چه جوانانی که ناکام نگذاشت.در طول این ۸ سال،داستان های غمناک زیادی رقم خورد،اما بمباران شیمیایی سردشت چیز دیگری بود.
نکته:امکان داره داستان پایین براتون غمگین و نام امید کننده باشه.
پس از بمباران شیمیایی شهرها،نیرو های صدام حسین (که چه حیف که نام مولایمان روی او بود)که در حال برگشت به عراق بودنند،بمبی شیمیایی را در یکی از روستاهای کردستان انداختند.قادر مولانپور،معروف به مام قادر،نامی ست آشنا برای کرد ها.همانند روزهای عادی ،سر کار خودش به بیرون روستا رفت.کارگری سخت بود،اما ارزش لبخند های خانواده اش را داشت.همسر پا به ماهش مریم، و ۳ بچه قد و نیم قدش شهین،ناصر و مال مال.شاید در فکر بچه متولد نشده اش و اسمش بود،شاید به اوضاع جنگ فکر میکرد،شاید هم خدا خدا میکرد زودتر به روستا برگردد.امکان داشت به فکر هر چیزی باشد،الا بمباران روستایش.همانند روز های عادی،بعد از ظهر به روستا برگشت با این حال صحنه ای را دید،که خوابش هم ترسناک بود.بدن فرزندانش زخم های وحشتناکی داشت.همانند بقیه،خانواده او هم به بیمارستان منتقل شدند.اول از همه ناصر پسر بزرگش ،پدرش را تنها گذاشت و روح معصومش به بهشت رفت.روز بعد تنها دخترش شهین و دیگر فرزند باقی مانده اش مال مال.حال تنها امیدش به مریم بود و فرزند متولد نشده اش.همسرش به دلیل بمباران شیمیایی و زایمان زودرس تبدیل به چهارمین شهید این خانواده شد. و اما تنها دختر و فرزندش،ژینا. او این نام را برایش گذاشته بود.خیلی به ژینا امید داشت.او را همانند شهین،مال مال و ناصر بزرگ میکرد و قد کشیدنش را میدید ، در پیری میشد کمک دست پدر و تا حدودی جای خالی مریم را در میکرد،بدون مادر سخت بود اما او نمیگذاشت آب در دلش تکان بخوره.به گفته دکتران و پرستاران ،به دلیل این که ژینا هم مشکلات دیگر مردم روستا را داشت،برای مراقبت بهتر و نابودی بیماری های شیمیایی ،او را به تهران فرستادند،اما به دلیل مراجعه زیاد و هزار و یک مشکل دیگر که دلیلش جنگ بود،ژینا به بهزیستی سپرده شد و مام قادر هرگز نتوانست ژینا را،نماد امید و زندگی را پیدا کند.زمانی که دادگاه حاضر شد و اتفاقات آن بمباران را توضیح میداد زندگی اش را نیز به دیگران گفت و در چشم مردم تبدیل به نماد مظلومیت شد.او در تاریخ ۱۱ دی ۱۳۹۵ فوت کرد و به خانواده شهیدش پیوست با این حال تا ثانیه های آخر عمر هم امید داشت یکی بیاید و بگوید:من هستم پدر،ژینا آمده!.با این حال او چشم انتظار آمدن ژینا از دنیا رفت و هرگز به دلدارش نرسید.
من نمیخواستم ناراحتتون کنم،ولی متاسفانه این داستان واقعی بود و حالا که محرم هست گذاشتم تا اون هایی که میگفتند حمله اسرائیل خوب بود،بفهمند جنگ بچه بازی نیست و یکم به حرفاشون فکر کنند.
نکته: فیلم درخت گردو بر اساس این داستان است.
در پناه خدا باشید.
سلام دوستان من اومدم با یه نقد و معرفیه دیگه،اول از همه بگم تاریخی نیست و اینکه یکی از بازیگراش دچار حواشی شده،(با اینکه خودم نمیدونم چی به چیه) از کجا معلوم بقیه بازیگران از این کارا نکردن و فاش نشده ؟سعی کنید روی بازیگران کراش نزنید چون زندگی واقعی شون با نقششون فرق داره.ادامه لطفاً
کوروش بزرگ اولین پادشاه ایران است،که علاوه بر کشورگشاییهایش فردی بسیار مهربان بود حرفهای زیبایی زد که در زندگی ما به درد میخورد.
🤎من برده داری را بر انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه ی مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.(ولی کاش بردههای یهودی رو میکشتی)
🩵دستانی که کمک میکنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا میکنند.(👍👍👍👍)
💙کار بزرگ وجود ندارد به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم
🧡اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام میدادید همان نتیجهای را میگیرید که همیشه میگرفتید.
❤️افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمیدهند بلکه کارها را به گونهای متفاوت انجام میدهند.
💜وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمیدهد. بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواستهاید.(کاملا موافق)
💚عمر شما از زماني شروع میشود که اختيار سرنوشت خويش را در دست میگيريد.
🩷من برای متنفر بودن از کسانی که از من متنفرند، وقتی ندارم.
زیرا گرفتار دوست داشتن کسانی هستم که مرا دوست دارند.
🤍انسان گاهی از خشم خویش آسیبی میبیند که هیچ دشمنی قادر به وارد کردن آن نیست.
💛دیگران شکایت نمیکنم خودم را تغییر میدهم چرا که کفش پوشیدن راحتتر از فرش کردن دنیاست.(هعی روزگار)
🖤از پل نامردان عبور نکن،
بزار آب تو را ببرد.
برای فرار از دست شیر به روباه پناه نبر،
بزار شیر تو را بخورد.
تبدیل به ببر درنده شو،
ولی از کنار آهوی بیپناه گذر کن!
🩵 اگر کسی را دوست نداری،
خردش نکن!
💜اگر دستی را گرفتی،
رهایش نکن!
💚 پندار نیک ،
گفتار نیک ،
کردار نیک!
از این به بعد رمان ملکه زخم ها رو توی اون یکی وبم میزارم،میتونین روی پروفایلم بزنین و وارد اون یکی وب شید
سلام دوستان ،حالتون چطوره؟من اومدم با یه پارت دیگه راستی برنامهای رو میشناسین که باهاش کاور درست کنم واسه رمانم؟حالا که داری رد میشی یه لطفی بکن بیا ادامه شاید خوشت اومد.
دوستانی که شهرشون مورد اصابت قرار گرفته آیا برگشتین؟یا نه همونجا بودین؟به غیر نظامیها چقدر خسارت رسیده؟به شهر من که خداروشکر حمله نکردن،شهر شما خیلی ویران شده؟کنجکاوم خوشحال میشم جواب بدین
معرفی بدون اسپویل این سریال،با بازی جیسو عضو بلک پینک. بلینکی؟بیا ادامه🩷🖤
عاشقانه ای میان مرز های شمال و جنوب
معرفی سریال کرهای ملکه تاجگذار با اسپویل
پارت ۱ رو آوردم حمایت لطفاً (تو این پارت متوجه داستان میشین)
پرنسس و ملکه، یا، سیاهان و سبزها رمانی کوتاه در ژانر خیالپردازی حماسی اثر جرج آر. آر. مارتین رماننویس آمریکایی است که در گلچین ادبی او «زنان خطرناک» از سوی انتشارات تور بوکز در سال ۲۰۱۳ منتشر شدهاست.
این سریال روانشناسی درام بود و نکات و دیالوگ های روانشناسی زیادی داشت ، که حاصل تجربه افراد بود، بعضی ها شونو میزارم بعد از خواندن حتماً نظرتون رو بگید و لایک هم یادتون نره
رمان جدید که در قرون وسطایی الهام گرفته شده و در کشور فرانسه هست...
«در دنیا دو چیز را باید با خون پرداخت کرد،
یکی خیانت
و یکی اشتباه!»آدولف هیتلر
من شما را با این شاهکار تنها میزارم...
از چهره افروخته گل را مشکن
افروخته رخ مرو تو دگر به چمن
گل را تو دگر مکن خجل ای مه من
مشکن به چمن ای مه من قدر سخن
سریال ویچر سریالی محصول آمریکا ودر ژانر فانتزی -ماجراجویی است، که در سال ۲۰۱۹ از نتفلیکس پخش شد ، در ادامه با معرفی کامل همراه من باشید.
یه چنتا فکت از طبیعت آوردم بیاین ادامه
به پیری گفتند عشق چیست؟
گفت:جوانی!
به کودکی گفتند عشق چیست؟
گفت:بازی!
به حاکمی گفتند عشق چیست ؟
گفت:حکومت!
به عاشقی گفتند عشق چیست ؟
گفت: دیوانگی!